از دانش آموزان بی انگیزه تا چالش ها و مشکلات معلمان
به گزارش صدای آفاق، در سالهای اخیر، بی انگیزگی دانش آموزان نسل جدید برای تحصیل، یکی از چالش های مهم خانواده ها و آموزش و پرورش و مدارس بوده است. بخش مهمی از این بی انگیزگی از نبود فرصت های شغلی مناسب برای فارغ التحصیلان مخصوصا فارغ التحصیلان با مدارک دانشگاهی نشات می گیرد. از سوی دیگر استفاده دانش آموزان از گوشی ها و تبلت ها از سنین پایین، که در دوران بیماری کرونا هم شدت گرفت، گاها باعث افت تحصیلی دانش آموزان شده است البته داشتن تلفن همراه الزاما باعث افت تحصیلی دانش آموزان نمیشود بلکه نحوه استفاده موبایل برای دانشآموزان است که میتواند مشکلساز باشد. وقتی مدت زمان کار کردن با موبایل در طول روز از حد مشخصی فراتر میرود، باید منتظر عوارض آن مثل کم خوابی، عدم تمرکز، کم تحرکی و حواس پرتی بود. از سوی دیگر نارضایتی هایی از عملکرد آموزش و پرورش وجود دارد و این نارضایتی هم در دانشآموزان و خانوادهها و هم در میان معلمان دیده میشود. در واقع معلم ناراضی نمیتواند، دانشآموز راضی تربیت کند و هر دو قربانی سیستمی میشوند که دچار نواقص بسیار است اما دلیل این نارضایتی ریشه دوانده میان معلمان چیست؟
بخشی از نارضایتی ناشی از تفاوت حقوق معلمان و دیگر کارمندان دولت است. نارضایتی میان معلمان افزایش پیدا کرده و هرچقدر هم افراد متعهدی باشند، احساس میکنند که تحت ظلم هستند و حقوقشان مورد توجه قرار نمیگیرد. در سال های گذشته پس از افزایش نارضایتیها میان معلمان به جهت مشکلات معیشتی و حقوقهای نامناسب، طرح رتبه بندی معلمان اجرا شد تا هم انگیزه را افزایش دهد و هم در ارتقا سطح معیشتی موثر باشد اما ظاهرا رتبه بندی هم نتوانسته به اهدافش پایبند باشد و در روند معیشتی معلمان تغییر مثبت آنچنانی ایجاد کند.
برخی ریشه این نارضایتی را در تنوع مدارس و تفکیک آنها و نادیده گرفتن مدارس دولتی میدانند. کارشناسان معتقدند که با کمبود فضای آموزشی در مدارس و کمبود معلم، تراکم کلاسها افزایش پیدا کرده و فشار کاری معلمان در مدارس دولتی بیشتر شده و این فشار کاری هم موجی از نارضایتیها را به وجود آورده است.
از سوی دیگر فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان روحیه و شادابی لازم را در کلاس درس ندارند زیرا مراکز تربیت معلم تنها در ظاهر نام دانشگاه را دارند و هنوز با روش های سنتی و قدیمی فعالیت میکنند. به همین دلیل معلمانی که از این دانشگاهها میآیند، با سیستم های سنتی آموزش دیده و روحیه و شادابی کافی را ندارند. به همین جهت نیازمند دگرگونی ساختاری و محتوایی در دانشگاه فرهنگیان و خروج از فضای سنتی و استفاده از شیوههای نوین یادگیری هستیم.
نارضایتی معلمان تنها محدود به مدارس دولتی نمیشود و معلمان شاغل در مدارس غیرانتفاعی که با نظارت آموزش و پرورش فعالیت میکنند هم از شرایط موجود راضی نیستند. این معلمان بیشتر اوقات از حقوقهایی کم که گاهی حتی کمتر از حداقل وزارت کار، نداشتن بیمه و قرارداد گلایه مندند.
از سوی دیگر بازنشستگان هم دل خوشی از آموزش و پرورش ندارند و عمدتا از همسانسازی نشدن حقوقها و مشکلات معیشتی و ناکارآمد بودن بیمهها گلایه میکنند.
حال باید دید دولت چهاردهم و وزیر آموزش و پرورش در ادامه چگونه عمل خواهند کرد یا چه تمهیداتی برای حل مشکلات میاندیشند.